بخش 32 - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت

بعد از ان چهل روز دیگر در ببست

خویش کشت و از وجود خود برست

 

وزیر مذکور چهل روز دیگر خلوت نمود و در ادامه ترفند خویش با هلاکت خود فتنه ای بزرگ را بوجود اورد

 

******************************

چونک خلق از مرگ او آگاه شد

 بر سر گورش قیامتگاه شد

 

همین که ارادتمندان از مرگ وی اطلاع یافتند در برابرجسد او ناله و فریاد عظیمی ایجاد گردید

 

**************************

خلق چندان جمع شد بر گور او

 مو کنان جامه‌دران در شور او

 

مخلوق در برابر قبر وی تجمع بزرگی براه انداختند

و همه مو و لباس خویش را پاره کردند

**********************************

کان عدد را هم خدا داند شمرد

از عرب وز ترک وز رومی و کرد

 

کثرت جمعیت به حدی بود که فقط خدا تعداد انها را میداند

از هر نزاد و قومی حضور داشتند عرب و ترک کرد و رومی بودند

 

******************************

خاک او کردند بر سرهای خویش

 درد او دیدند درمان جای خویش

 

خاک گور وی را به نشانه حسرت و تبرک بر سر خویش ریختند

با چشیدن درد فراق او در حقیقت درد خویش را فراموش نمودند

******************************

ان خلایق بر سر گورش مهی

کرده خون را از دو چشم خود رهی

 

مریدان مدت یک ما بر سر قبرش جمع شدند و در این مدت از دیدگان خود بجای اشک خون جاری کردند

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 16 فروردين 1395برچسب:انجمن,ادبی,مولانا,سنگان,مثنوی,معنوی, | 11:26 | نويسنده : مولانا سنگان |